انیمیشن دوبعدی (2D) نسبت به سایر انواع انیمیشن، در بسیاری از بخشها فراتر از حوزه سرگرمی کاربرد دارد؛ از تبلیغات دیجیتال و علوم گرفته تا بازیهای ویدیویی، صنعت هوافضا، و بخشهای صنعتی مختلف. هر روز با شکلهای مختلف انیمیشن در فضای دیجیتال و رسانههای اجتماعی، ویدیوهای یوتیوب، سینما یا تبلیغات تلویزیونی مواجه میشویم که نشان از حضور گسترده آن در فرهنگ تصویری ما دارد. برخلاف تصور رایج که انیمیشن را تنها به کارتونها و فیلمهای انیمیشنی محدود میداند، انیمیشن کاربردهای گسترده و متنوعی دارد.
در اصل، انیمیشن دوبعدی با نمایش متوالی تصاویری ثابت که تغییرات کمی دارند، توهم حرکت را ایجاد میکند. این تصاویر ممکن است بهطور سنتی با دست طراحی شوند، از طریق نرمافزارها ایجاد یا حتی در سهبعد مدلسازی شده و سپس بهصورت دوبعدی ارائه شوند. هر سبک انیمیشن روشها و تکنیکهای خاص خود را دارد که تصاویر ثابت را به حرکت در میآورند و مخاطب را با جریان پیوستهای از حرکات مجذوب میکنند، بهطوری که مغز ما آن را بهعنوان یک حرکت مداوم و نه دنبالهای سریع از فریمهای مجزا تفسیر میکند.
اگر شما هم به حوزه طراحی و مدل سازی سه بعدی یا یادگیری نرم افزارهایی ماند بلندر علاقه دارید، شناخت تفاوت بین سبکهای مختلف انیمیشن میتواند تجربه جالبی باشد، زیرا هر سبک دارای ویژگیها، کاربردها و جذابیتهای بصری خاص خود است. برای مثال، نرمافزارهای مرتبط با تور مجازی از سبکهای خاصی از انیمیشن برای افزایش تعامل کاربران استفاده میکنند که بهطور موثری اطلاعات را منتقل یا داستانی را روایت میکنند. انتخاب سبک انیمیشن مناسب به عوامل مختلفی از جمله پیام مورد نظر، مخاطب هدف و تاثیر احساسی مورد نظر بستگی دارد. در ادامه این مطلب از وبلاگ متا استودیو، با 5 نوع از مهمترین سبکهای انیمیشن آشنا خواهید شد. اشاره به این نکته لازم است که در مجموع 12 نوع سبک انیمیشن تا این لحظه عرفی شده است و ما صرفا 5 نوع از مهمترینها را در این مطلب معرفی خواهیم کرد.
۱.انیمیشن سنتی (کلاسیک)
در سبک انیمیشن کلاسیک دوبعدی، هر فریم توسط برای ایجاد یک روند مستمر (توالی) انیمیشنی است. این روش تاریخی بهطور دستی روی صفحات سلولوئید شفاف انجام میشد تا فیلمبرداری شده و بر روی فیلم به نمایش درآید. با اینکه این روش به روشهای دیجیتال تبدیل شده است، اصل پایهای ایجاد حرکات زنده فریم به فریم بدون تغییر باقی مانده است که هنر و مهارتی را که در فیلمهای انیمیشنی اولیه وجود داشت، حفظ میکند.
انیمیشن سنتی دوبعدی جایگاه ویژهای در دنیای انیمیشن دارد و بهخاطر اهمیت تاریخی و نقش پایهای آن شناخته میشود. در این روش فریمهای دستی منفرد هستند که هر کدام با دقت ساخته میشوند تا به یک توالی پیوسته و روان تبدیل شود که شخصیتها و روایتها را به حرکت درمیآورد.
ذات پرزحمت انیمیشن سنتی دوبعدی اجازه میدهد حرکات بهطور بینظیری روان و زنده شوند و مخاطبان را با جذابیت هنری و عمق خاص خود مسحور کند؛ خصوصیتی که تکنیکهای دیجیتال اغلب سعی در تکرار آن دارند.
در فرایند سنتی انیمیشن دوبعدی، هنرمندان یک رویه دقیق را دنبال میکردند. این رویه عبارت از تولید تعداد زیادی نقاشی بود. این نقاشیها بهدقت بر روی ورقههای شفاف (سلولوئید) قرار میگرفتند و سپس رنگآمیزی میشدند مگر اینکه قرار بود بهصورت سیاهوسفید باقی بمانند. نتیجه نهایی این فرایند پیچیده، چیدمان این فریمهای منفرد بهصورت متوالی بود که توهم حرکت پیوسته را ایجاد میکرد، مفهومی که در قلب انیمیشن قرار دارد. این روش کلاسیک، نماد روزهای اولیه انیمیشن است و نیاز به استعداد هنری و سرمایهگذاری قابل توجهی از نظر زمان و منابع داشت.
میراث انیمیشن کلاسیک دوبعدی توسط استودیوهایی مانند دیزنی غنیتر شده است که این سبک را از طریق مجموعهای از فیلمها به کار گرفتهاندُ فیلمهایی که تک تک ما با آنها خاطره داریم (بهخصوص ماولدین دهه \نجاه تا هفتاد) و تاثیر زیادی بر فرهنگ عمومی داشتهاند. بهکارگیری انیمیشن کلاسیک دوبعدی توسط دیزنی در فیلمهای نمادینی مانند پیتر پن (1953)، علاءالدین (1992)، زیبای خفته (1959)، و سفیدبرفی و هفت کوتوله (1937) نشان از توانایی استثنایی این سبک در خلق دنیاهای جادویی و داستانهای ماندگار دارد.
اگرچه جایگاه انیمیشن سنتی دوبعدی به نفع روشهای تکنولوژیکی پیشرفتهتر کاهش یافته است، تاثیر آن همچنان در صنعت باقی است.
ورود به دنیای انیمیشن سنتی دوبعدی برای انیماتورهای تازهکار و هنرمندان، مزایای بیشماری دارد. این تعامل فراتر از بهبود مهارتهای طراحی و نقاشی استِ در واقع مطالعه عمیق در اصول حرکت، زمانبندی و روایت باعث میشود که برای تمام سبکهای انیمیشنُ پایه و اساس را فرا بگیرید. درست مثل شروع از تئاتر برای کسی که آرزوی تبدیل شدن به بازیگر را دارد.
برای افرادی که در نظر دارند وارد حرفه انیمیشن شوند، تسلط بر انیمیشن سنتی دوبعدی یک نقطه عطف اساسی است که آنها را با مجموعهای گسترده از مهارتها مجهز میکند که در انواع مختلف انیمیشن کاربرد دارند. بنابراین، انیمیشن سنتی دوبعدی تنها یک تکنیک نیست، بلکه بهعنوان یک رشته اصلی، خلاقیت و مهارتهای فنی را تقویت میکند.
۲.انیمیشن برداری (وکتور) دوبعدی
نسخهای مدرن از انیمیشن دوبعدی سنتی است که از نرمافزار رایانهای برای ایجاد و دستکاری گرافیکهای برداری استفاده میکند. این روش انیمیشنهایی روانتر و مقیاسپذیرتر ایجاد میکند که به راحتی قابل ویرایش و تغییر هستند. انیمیشن برداری دوبعدی به دلیل تطبیقپذیری و کارایی در تولید محتوای باکیفیت، در انیمیشنهای وب، اپلیکیشنها و پروژههای چندرسانهای مختلف بسیار محبوب است.
انیمیشن دیجیتال دوبعدی ترکیبی پویا از هنر و فناوری است که در آن انیماتورها از ابزارهای دیجیتال برای ساخت انیمیشن در یک چارچوب دوبعدی استفاده میکنند. این نوع نوآورانه از انیمیشن به انیماتورها اجازه میدهد تصاویر دستی و دیجیتال را به فریمهای فردی تبدیل کنند تا تروند مستمر ایدئال یک انیمیشن شکل بگیرد.
با استفاده از نرمافزارهای پیشرفته، انیماتورها صدها نقاشی ایجاد میکنند که حرکات خاصی را به تصویر میکشد و بهطور یکپارچه در یک محیط دیجیتال ادغام میشود. این روش به دلیل کارآمدی بالا محبوبیت زیادی دارد، زیرا ابزارهای دیجیتال میتوانند به راحتی بین فریمها میانبر ایجاد کنند. این زمان لازم را برای تولید انیمیشن در مقایسه با روشهای سنتی کاهش میدهد.
ظهور انیمیشن دیجیتال دوبعدی تحولی بزرگ در این حوزه ایجاد کرده و ترکیبی از خلاقیت و سهولت را ارائه میدهد که بسیاری از حرفهایها بهخوبی از آن استقبال کردهاند. یکی از ابزارهای برجسته در این زمینه، نرمافزار Adobe Flash است که بهخاطر تطبیقپذیری و رابط کاربری سادهاش شناخته میشود.
این ابزار به انیماتورها مزایای بسیاری مانند امکان کاهش تعداد نقاشیهای مورد نیاز، تغییر سریع رنگها یا فریمها و سادهسازی فرآیند انیمیشن ارائه میدهد. این ویژگیها باعث شده تا انیمیشن دیجیتال دوبعدی به انتخاب محبوبی برای بسیاری از افراد فعال در صنعت تبدیل شود، چرا که وظایف پیچیده را ساده میکند و بهرهوری را افزایش میدهد بدون اینکه کیفیت کار را کاهش دهد.
هنگام بررسی تأثیر انیمیشن دیجیتال دوبعدی، نمیتوان به آثاری اشاره نکرد که استانداردهای جدیدی در این صنعت تعیین کردهاند. فیلم انیمیشن Antz که توسط دریمورکس در سال 1998 تولید شد، و همچنین Beauty and the Beast از دیزنی که در سال 1991 بهعنوان یک فانتزی موزیکال به نمایش درآمد، نمونههای مهم و برحسته از انیمیشن دیجیتال دوبعدی هستند.
این فیلمها نه تنها قابلیتهای این سبک انیمیشن را در خلق روایتهای جذاب و شخصیتهای پویا به نمایش گذاشتند، بلکه تحولی در تکامل انیمیشن از روشهای سنتی به دیجیتال نشان دادند. این آثار با پذیرش انیمیشن دیجیتال دوبعدی، مرزهای داستانگویی را جابهجا کردند و جزئیات پیچیده و دنیای زندهای را به تصویر کشیدند که مخاطبان از هر سنی را مجذوب خود میکردند.
۳.انیمیشن سه بعدی دیجیتال
این سبک که صنعت انیمیشن را دگرگون کرده است، اشیا و شخصیتهای سهبعدی را در یک محیط دیجیتال ایجاد میکند. در ساخت همین سبک از انیمیشن است که اهمیت نقش مدل سازی با نرم افزار بلندر یا مایا برجسته میشود.. عناصر در انیمیشن سه بعدی میتوانند مانند اشیای واقعی چرخانده و حرکت داده شوند و نمایشی واقعیتر ارائه کنند. انیمیشن سهبعدی بخش مهمی از فیلمهای بلند، بازیهای ویدیویی و واقعیت مجازی است و تجربهای واقعیتر به بینندگان ارائه میدهد.
انیمیشن سه بعدی در صنعت فیلمسازی بهسرعت محبوبیت یافته و به فیلمسازان امکان ه میدهد تا شخصیتهای سهبعدی را با سرعت و واقعگرایی خیرهکننده به زندگی انسانی ما نزدیکتر کنند. برخلاف روش سنتی که در آن تصاویر فریم به فریم و با دست کشیده میشدند (که در انیمیشن دوبعدی رایج است)، انیمیشن سهبعدی از مدلهای پیچیده تولیدشده با کام\یوتر استفاده میکند. این مدلها با دقت ساخته شده و سپس در یک محیط دیجیتالی قرار میگیرند، جایی که با استفاده از محورهای X، Y، و Z حرکت داده میشوند تا حرکت و روایتهای جذاب خلق شوند.
پیشرفت فناوری انیمیشن سهبعدی، روشی انقلابی برای روایت داستانها روی پرده به وجود آورده و سطح بیسابقهای از جزئیات و خلاقیت را فراهم کرده است. یکی از بزرگترین مزایای انیمیشن سهبعدی توانایی آن در فراتر رفتن از محدودیتهای جهان فیزیکی است، مزیتی که به انیماتورها امکان میدهد صحنهها و شخصیتهایی بسازند که قوانین فیزیک را به چالش بکشند.
این انعطافپذیری، دنیایی از امکانات، از خلق موجودات فانتزی گرفته تا محیطهای پیچیده و فراجهانی را برای داستانسرایی فراهم میکند. علاوهبر این، انیمیشن سهبعدی قابلیت انیمیت کردن عناصر پیچیدهای مانند گروهی از موجودات که بهطور مستقل عمل میکنند، یا حرکات ظریف موی یک حیوان یا موی یک شخصیت را دارد، که به افزایش واقعگرایی و عمق کار انیمیشنی کمک میکند.
تاثیر انیمیشن سهبعدی در فیلمهای پیشگامانهای دیده میشود که استانداردهای جدیدی برای صنعت تعیین کردهاند. انیمیشن خارهانگیز در جستوجوی نمو مخاطبان را با دنیای زنده زیر آب مجذوب کرد، درحالیکه سری Shrek (از 2001 تا 2010) با روایتی جدید و طنزآمیز از شخصیتهای افسانهای مخاطبان را سرگرم کرد. اشاره مجموعههای دیگری مثل Frozen و Croods یا Ice Age هم خالی از لطف نیست. این فیلمها قدرت فنی و پتانسیل روایتی انیمیشن سهبعدی را به نمایش گذاشتند و نشان دادند که چگونه این سبک بر صنعت سرگرمی تأثیر میگذارد.
با پیشرفت انیمیشن سهبعدی، این فناوری همچنان در صدر صنعت انیمیشن باقی مانده و مرزهای داستانسرایی انیمیشنی را گسترش میدهد. با هر پروژه جدید، انیماتورها بهدنبال راههای نوآورانهای برای استفاده از این فناوری هستند، که با ترکیب هنر و مهارتهای دیجیتالی، تجربههای منحصربهفرد برای ارتباط با مردم در هر سن و سالی ایجاد میکند. تکامل انیمیشن سهبعدی نشانه یک تغییر مهم در انواع انیمیشن است و نگاهی به آینده بیانگری سینمایی و خلاقیت ارائه میدهد.
موشن گرافیک
این نوع انیمیشن بیشتر روی تصاویر پویا، معمولاً متنمحور، تمرکز دارد که اطلاعات را منتقل میکنند یا افکتهای بصری جذابی ایجاد میکنند. موشن گرافیک در تبلیغات، رسانههای آنلاین و ویدیوهای اطلاعاتی رایج است و با ترکیب اصول طراحی گرافیک و انیمیشن، پیامها را به شکلی موثر و خلاقانه منتقل میکند.
هر سبک انیمیشن مزایا و چالشهای منحصربهفردی را ارائه میدهد، که انتخاب روش مناسب برای دستیابی به تاثیر دلخواه و دستیابی به اهداف پروژه اهمیت دارد. چه از طریق هنر پیچیده فریم به فریم انیمیشن سنتی دوبعدی یا عمق جذاب مدلهای سهبعدی، انیمیشن همچنان مرزهای خلاقیت را پیش میبرد و مخاطبان را به روشهای جدیدی جذب میکند.
۴. انیمیشن استاپ موشن
استاپ موشن یک تکنیک قدیمی است که با ضبط فریم به فریم اجسام فیزیکی که بین هر شات کمی حرکت داده میشوند، ساخته میشود. زمانی که این مجموعه از فریمها به ترتیب پخش میشود، اجسام به نظر میرسد که بهطور مستقل حرکت میکنند. این فرآیند زمانبر، میتواند شاتهای متوالی از اشیای خمیری، کاغذهای بریده شده یا حتی بازیگران زنده باشد و به انیمیشن کیفیتی ملموس و خاص ببخشد که روشهای دیجیتال قادر به تکرار آن نیستند.
انیماتورها با استفاده از تکنیک فریم به فریم در استاپ موشن، بهصورت تخصصی یک سری فریمهای پیدرپی را با تغییرات بسیار جزئی بین هر کدام خلق میکنند. وقتی این کلیپ پخش میشود، مخاطبان حرکت روان و پیوستهای را میبینند که اجسام غیرمتحرک را بهطور موفقیتآمیزی روی صفحه زنده میکند.
استاپ موشن بهخاطر قابلیت انیمیت کردن طیف وسیعی از مواد فیزیکی، از اشیای روزمره گرفته تا فیگورهای پلاستیسینی پیچیده، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در زیرشاخه انیمیشن پلاستیسین، Claymation یک سبک متمایز است که در آن فیگورهای خمیری قابلانعطاف بهصورت فریم به فریم حرکت داده میشوند و عکسبرداری میشوند تا روایتها و شخصیتهای جذابی ایجاد شوند.
هنر استاپ موشن با جذابیت منحصربهفرد و کیفیت ملموس خود در تولیدات بسیاری مورد توجه قرار گرفته که تنوع و پتانسیل خلاقانه این سبک را برجسته میکند. از برجستهترین نمونهها میتوان به سری فیلمهای کوتاه محبوب Wallace & Gromit اشاره کرد که با داستانهای خیالپردازانه و استفاده نوآورانه از استاپ موشن مخاطبان را مسحور کردهاند.
این مجموعه با انتشار فیلم بلند Wallace & Gromit: The Curse of the Were-Rabbit در سال 2005 به اوج رسید، که ماجراهای مخترع عجیب و سگ وفادارش را با یک داستان جذاب و انیمیشنی پیچیده گسترش داد. علاوه بر این، فیلم Shaun the Sheep، که اسپینآفی از Wallace & Gromit بود و در سال 2015 عرضه شد، بیشتر به نمونهای از جذابیت گسترده و قابلیتهای داستانگویی استاپ موشن تبدیل شد و با طنز و خلاقیت خود مخاطبان را به وجد آورد.
با وجود فرایند پرزحمت و توجه دقیق به جزئیات، تکنیک انیمیشن استاپ موشن بخش قابلتوجهی از طیف متنوع سبکهای انیمیشن را نمایندگی میکند. با زنده کردن اشیای بیجان و تبدیل آنها به شخصیتها و داستانهای پویا، استاپ موشن دنیایی خلاقانه را به روی ما قرار میدهد که با مخاطبان در هر سنی ارتباط برقرار میکند.
محبوبیت پایدار فیلمها و سریالهایی مانند Wallace & Gromit و Shaun the Sheep جذابیت منحصربهفرد انیمیشن استاپ موشن و توانایی آن در انتقال احساسات پیچیده و روایتهای چندلایه را از طریق چیدمان دقیق عناصر فیزیکی فریم به فریم نشان میدهد.
۵. Claymation
Claymation یا انیمیشن خمیری بهعنوان یک سبک انیمیشنی محبوب و جذاب در چارچوب استاپ موشن شناخته میشود. این سبک متمایز با استفاده از مواد انعطافپذیری مانند خمیر یا پلاستیسین، که انیماتورها آن را شکل داده و مدلسازی میکنند تا شخصیتها و دنیای متنوعی را ایجاد کنند، محدود به مرزهای خلاقیت سازندگان است. محدودیتی که بهتر است بگوییم اتفاقا هیچ مرزی ندارد!
مانند سایر تکنیکهای استاپ موشن، Claymation به روش فریم به فریم متکی است که در آن هر تغییر جزئی در فیگورهای خمیری در یک فریم ثبت میشود. زمانی که این فریمها بهسرعت و بهصورت متوالی پخش میشوند، توهمی از حرکت روان و پیوسته ایجاد میشود و فیگورهای خمیری بیجان، جان میگیرند.
تولید یک اثر Claymation شامل وظیفه زمانبری است که در آن فیگورهای خمیری برای هر فریم تغییر داده میشوند. انیماتورها اغلب از time-lapse photography برای ثبت تغییرات تدریجی این مدلها استفاده میکنند. این توجه دقیق به جزئیات امکان خلق انیمیشنهای پیچیده و پر از بافت و عمق را فراهم میکند و Claymation را به شکلی ملموس و بصری جذاب از داستانسرایی تبدیل میکند.
Claymation جایگاه خود را در رسانههای مختلف از فیلمهای بلند و موزیک ویدیوها گرفته تا تبلیغات تلویزیونی پیدا کرده است و تطبیقپذیری و جذابیت گسترده آن را نشان میدهد. از نمونههای قابل توجه از تأثیر Claymation در صنعت فیلم میتوان به انیمیشن فرار مرغی، اشاره کرد.
این کاربردهای متنوع، Claymation را به یکی از سبکهای برجسته انیمیشن تبدیل کرده و محبوبیت و ارزش هنری ماندگار آن را تأیید میکند. ماهیت ملموس این سبک از محتوا، همراه با تکنیک فریم به فریم پرزحمت، زیباییشناسی منحصربهفردی ارائه میدهد که انیمیشن دیجیتال قادر به تکرار آن نیست و Claymation را به سبکی محبوب در جامعه انیمیشن و میان مخاطبان سراسر جهان تبدیل میکند.
در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که ساخت انیمیشن، فارغ از هر سبک و ابزار، نیازمند شور و اشتیاق وصف ناپذیر است. اشتیاقی که به محدودیتها توجهی ندارد. اگر به یادگیری چنین مهارتی علاقه دارید، آموزش رایگان شبیه سازی سه بعدی متا استودیو را از دست ندهید.